مفهوم شناسی دعا

مفهوم شناسی دعا

بنیاد بین المللی دعا 

 

 

مفهوم شناسی دعا

 

برای توضیح و تبیین هر امر مهم راه های متفاوتی وجود دارد که هر کدام می تواند به حسب اهداف مختلف مخاطب را به مقصود برساند. تعریف و شناسایی مفهوم دعا نیز اینگونه می باشد و بر حسب سؤالهای مختلف و راه های گوناگون می توان تعاریف مختلفی را ارائه داد. لذا لازم است به همه این تعاریف بپردازیم و سپس امکان راه دستیابی به تعریف جامع را مورد بررسی قرار دهیم.

1.تعریف به مفهوم (لفظی): در این تعریف با به کارگیری مفهومی روشن تر، از ابهام حقیقت مورد نظر کاسته می شود. راه وصول به این تعریف با مراجعه به کتب گوناگون لغت میسّر می گردد.

الف: ابن فارس در ذیل واژه دعا می گوید:

الدعاء أن تمیل الشیء الیک بصوت و کلام یکون منک.[1]

دعا آن است که کسی را با صدا و کلامی که از تو می باشد به سوی خود خوانی.

صاحب لسان العرب نیز دعا کردن را خواندن نامیده است

دعا الرجل: ناداه.[2]

راغب اصفهان نیز آورده است:

الدعاء کالنداء الّا أنّ النداء قد یقال بیا أو أیا.[3]

2- تعریف ماهوی: با استفاده از این تعریف می توان مطلق طلب را جنس به حساب آورده و ویژگی های گوناگون مانند دعای زبانی، دعای قلبی، دعای تکوینی و... فصل قرار دهیم. بر این اساس «انّ زیداً دعاه عمرو» نوعی دعا و «والله یدعوکم الی دار السلام»[4] نوعی دیگر محسوب می شود.

3- تعریف به خواص و آثار: این تعریف از شایع ترین تعاریف علمی می باشد زیرا دستیابی به واقعیت و ماهیت اشیاء محال است و علم به حقایق هستی ، نسبی می باشد و بسیاری از حقایق بشری در سرا پرده ابهام است.

آنچه که پیرامون دعا در تعابیر روایی ما بدان اشاره گردیده ، از این قسم تعریف می باشد.

الدعاء سلاح المؤمن و عمود الدین و نور السماوات والارض.

الدعاء هو العبادة

الدعاء ترس المؤمن

 الدعاء [ شفاء من کلّ داء ]

الدعاء مفاتیح النجاح و مقالید الفلاح

الدعاء یدفع البلاء

الدعاء یرد القضاء

الدعاء کهف الاجابة

و امثال اینگونه عبارات دلالت بر تعریف به خواص و آثار می کند.

4- تعریف به طور وجود: شاید بتوان اذعان نمود که مهمترین تعریف : تمیز وجودی است که با آن می توان معرَّف را از ابهام خارج نمود و از مشترکات جدا ساخت.

و اینگونه تعریف متداول می باشد.

صاحب تفسیر شریف المیزان درباره حقیقت دعا می فرماید:

فإن حقیقة الدعاء و السؤال ، هو الّذي یحمله القلب و یدعو به لسان الفطرة دون ما یأتي به اللسان الذي یدور کیفما ادیر.

دعا آن است که از قلب برخیزد و زبان فطرت آن را بطلبد نه اینکه هر طور که زبان خواست حرکت کند.

ویژگی این تعریف آن است که شامل دعای تکوینی نیز می شود. به همین جهت علّامه طباطبایی رحمه‌الله می فرماید: خدای متعال آنچه را که در آن زبان دخالت ندارد را سؤال بر شمرده و در قرآن می فرماید: «وآتاکم من کلّ ما سألتموه»[5] و «یسأله من فی السموات و من فی الارض»[6] و دلالت این آیات بر مطلوب پر واضح است.

نتیجه: شاید بتوان از مجموع تعاریف ذکر شده این چنین استفاده کرد که جامع ترین و بهترین تعریف برای صفات دعا همان «طلب به معنای عام» است که شامل تمامی اقسام دعا شود. ویژگی خاص دعا نیز به انگیزه های خاص گوینده برمی گردد. پس دعا طلب مافوق از ما دون یا بالعکس یا مساوی قابل انطباق بوده و شامل سؤال فطری و دعای تکوینی نیز می شود و موارد استعال متفاوت می باشد.

البته آنچه در مباحث دعا پژوهی مورد ملاحظه قرار می گیرد طلب خلق از خالق و برقراری ارتباط بدین وسیله است حال با زبان قال باشد یا زبان حال.

حقیقت دعا:

حقیقت دعا همان توجه به خدای متعال و طلب استمداد از رحمت بیکران اوست که در هر آفریده ای به طور طبیعی وجود دارد. خصوصاً این حالت در زمان گرفتاری بسیار آشکار است. دعا عین همنشینی و حضور در محضر خداوند محبوب است از این رو که اهل دعا و مناجات هیچ گاه از صحبت با معشوق خویش خسته نمی گردند.

نکته دیگری که ذکر آن در این مقام لازم است دارا بودن جبنه اصالت و مقدمیت دعاست. بدن معنا که نفس دعا و طلب از خالق دارای اجر و مزد است و از سوی دیگر این حضور، مقدمه ای برای نیل به مقاصد است و تحقق امر دوم موکول به امر اوّل است.

------------------------------------------------------------

[1] معجم مقایس اللغة: 2/79

[2] لسان العرب: 14/258

[3] المفردات: 171

[4] سوره یونس: 10

[5] سوره ابراهیم: 34

[6] سوره الرحمن: 29

منشورات
k